مسکن و معماری کوچ در زیستبوم ایل قشقایی
(درآمدی بر شناخت فرهنگ سکونت و حرکت در فلات ایران)
مؤلف:دکتر محسن افشاری
(عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان)
سال انتشار؛۱۳۹۹
این کتاب، قبل از آنکه درباره مسکن و معماری کوچ ایل قشقایی باشد، به فرهنگ سکونت و حرکت در فلات ایران تعلق دارد. مطابق آمار، تا یک قرن قبل، عمده جمعیت ایران را عشایر کوچرو تشکیل میدادهاند که بخش مهمی از فرهنگ زیستبوم فلات ایران را شامل میشده است.
ایل کوچرو قشقایی، از اقوام جنوب فلات ایران هستند که حضور آنان حداقل تا قرن دوم هجری قمری در این خطه مستند شده است. ایل ترکزبان قشقایی، همچون دیگر عشایر ایرانزمین، کوچرو و دامدار بوده و حدود هفت ماه از سال را در قشلاقهای جنوب ایران در استانهای فارس، بوشهر، کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان سپری میکنند که این قشلاقها دارای زمستان معتدل و بهار زودرس در اسفندماه هستند. حدود پنج ماه باقی سال را نیز در ییلاقهای جنوب استان اصفهان و شمال استان فارس سپری میکنند که دارای تابستان خنک و بهار دیررس اردیبهشتماه است. از دیرباز، ایل قشقایی به خاطر نوع زندگی مبتنی بر معیشت دامداری و حرکت مداوم، چهار الی پنج ماه از سال را در بهار زودرس قشلاق و بهار دیررس ییلاق سپری میکنند و بقیه اوقات سال را نیز در آب و هوایی معتدل سپری میکنند، تا از گزند سرمای ییلاق و گرمای قشلاق در امان باشند. نوع مسکن و معماری کوچ ایل قشقایی، سازگار با این اوقات معتدل و جابه-جاییهای مداوم بهصورت سیاهچادر است، که در لفظ ترکی قشقایی، قرهچادر نامیده میشود.
قشلاق، ییلاق و كوچ سه بخش از زندگی عشایر در طول سال هستند، كه در این کتاب، نمونههایی از معماری قشلاق (دوره هفتماهه)، ییلاق (دوره پنجماهه) و كوچ بر اساس مطالعات میدانی در بخش مطالعات كالبدی و رفتاری بررسی شدهاند.
در فصل اول کتاب، ایل قشقایی از نظر خصوصیات تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روش زندگی بهصورت اجمالی معرفی شده است، تا ذهن خواننده کتاب با زمینههای شکلگیری معماری و مسکن کوچ آشنا شود. با توجه به گستردگی جغرافیائی ایل قشقایی، در این کتاب، تیرههایی از طایفه درهشوری ایل قشقایی، در ییلاق و قشلاق مطالعه موردی شدهاند. در فصل دوم، مطالعات كالبدی بر روی معماری سیاهچادر متمرکز شده است كه سازهای سبك و ساده، منعطف و بومآورد بوده و قابلیتهای مناسبی را در برپایی، تغییر فرم، بستهبندی و حمل دارا است. مطالعه فرمهای مختلف سیاهچادر، سیاهچادر زمستانه و تابستانه، مبلمان سیاهچادر و جزئیات ساخت آن هم در فصل دوم مطالعه شده است. در فصل سوم، مطالعات كالبدی معماری بنایی عشایر در قشلاق غرب استان فارس صورت گرفته است، جایی که عشایر اقدام به ساخت بنا بهجای سیاهچادر كردهاند.
در فصل چهارم، مطالعات رفتار- محیط به موضوعاتی از قبیل بررسی عملكردی یوردها (سکونتگاهها)، ساعات استفاده از فضا، قرارگاههای رفتار، فرم، هندسه، ابعاد، فضای باز و بسته در زندگی عشایر، و بررسی مجموعه عشایری، در دو بخش ییلاق و قشلاق پرداخته است. در فصل پنجم، تحلیلی در جهت یافتن ریشههای مشترك معماری کوچ در ییلاق و قشلاق انجام شده است، و ازنقطهنظر كالبدی و رفتاری، مسائلی مانند سیر تحول مسكن، فرم، هندسه و عملكرد موردبررسی قرار گرفته است، تا درنهایت به نتیجهگیری نهائی ختم گردد. با توجه به اهمیت معرفی مناسب خصوصیات معماری کوچ، این کتاب متکی به تصاویر، دیاگرام و نقشههای ترسیمی از معماری عشایر است که توسط نویسنده کتاب تدارک دیده شده است، و در موارد محدودی که از سایر منابع استفاده شده، ذکر منبع صورت گرفته است.
هدف اصلی این نوشتار، مطالعه زندگی کوچروی عشایر و تحول تدریجی زندگی و مسكن آنان است. مطالعه زندگی عشایر بهعنوان بخشی از میراث ناملموس فلات ایران، بهواسطه درك مفاهیم اولیه در مورد زندگی انسان، اهمیت خاص پژوهشی خود را دارد؛ و در کنار آن، مطالعه و ثبت اطلاعات معماری در مورد مسكن و زندگی عشایر كه بهتدریج به فراموشی سپرده خواهد شد، اهمیت دارد.
جنبه دیگری از این کتاب، جنبه آموزشی آن برای نحوه شناخت و تحلیل محیطهای روستایی و عشایری است که نگارنده مشابه این روش را در دروس تحلیل و طراحی روستا به کار گرفته است؛ بهنحویکه پس از شناخت اجمالی روش زندگی؛ خصوصیات کالبدی و رفتاری اینگونه محیطها موردبررسی و تحلیل قرار گرفته است. همچنین یافتههای این کتاب در زمینه مطالعات مسکن در دوره کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران، بستری پژوهشی را برای شناخت دیگر خردهفرهنگهای سکونت و حرکت در فلات ایران تدارک دیده است.
گذشته از موارد فوق، این پژوهش غرور و لذتی را برای من نویسنده به همراه داشت و دارد، زیرا پژوهش در زمینهای را انتخاب نموده بودم كه مربوط به ایلوتبارم بود؛ ازاینرو، جستجوهای میدانی و مطالعات را با انگیزه بالائی پیش بردم و ناخودآگاه قدم در راهی گذاشتم كه پیشاپیش از نتیجه آن خشنود بودم. زیباترین لحظات زمانی بود كه در میان عشایر و در دامان طبیعت زیبا و دلانگیز ییلاق و قشلاق به دنبال كوچكترین نكتهها بودم. خاطرات و تصاویر، تا پایان راه دلخوشیهای بیپایان من بودند. سختی سفر هیچ بود، ایل من، بخارای من بود.
صمیمت چادرنشینان بهقدری بود كه نمیشد از دعوتهای آنها گذشت، به بسیاری وعده عكسهای یادگاری دادم؛ حتی بسیاری منتظر نتیجه كارم هستند. یادآوری لحظات كار میدانی چه در طبیعت بیانتها و خوش آبوهوای ییلاقهای سمیرم و قشلاقهای ممسنی و چه در پشت میز، خوشی وصفناپذیری را بر وجودم مستولی میكند و خستگی راه را از تنم به در میآورد، انگار كه در پیچاپیچ یك آهنگ قدیمی، اصیل و دوستداشتنی محسور شدهام.
محسن افشاری
خانه کتاب قشقایی
www.Qashqaiebook.ir
فهرست مطالب کتاب؛
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.